Lilypie - Personal pictureLilypie Fifth Birthday tickers

۱۳۸۶ فروردین ۱۹, یکشنبه

غیبت کبری

یکشنبه 19 فروردین 1386
ما بالاخره بعد از یک غیبت کبری برگشتیم. اول از همه به تمامی دوستان و اقوام عزیزمان سال تو را تبریک می گوییم مخصوصا به خاله فریبا، مهشید و پردیس که به انها زنگ نزدیم.
بعد هم دعا می کنیم امسال این مامان خانم ما به غیرت بیاید و برای ما بیشتر بتویسد، کمتر ماموریت برود، بیشتر خانه بماند و با ما بازی کند، بابایمان هم برای ما بک عدد ماشین گنده که فرمان و دنده داشته باشد و ما مجبور نباشیم در صندلی خودمان بنشینیم برایمان بخرد .آمیـــــــــــــــن
اگر مامان خانم کمتر برود ماموریت ماجراهای سال جدید را برایتان خواهم نوشت. البته سالی که نکوست از بهارش پیداست: مامان سه شنبه می رود اهواز و چهارشنبه شب برمی گردد، بابا جهارشنبه صبح زود می رود مشهد شب برمی گردد . یک جیزهایی هم درباره شهرکرد و هفته آینده شنیده ام !!!؟


پای سفره هفت سین و باز کردن کادوها
اشکالی دارد عیدی شروین را هم خودم باز کنم؟
ما و آترین در قطار
اینجا: کندوان. ما، مامان، آترین و عمو اردشیر