Lilypie - Personal pictureLilypie Fifth Birthday tickers

۱۳۸۶ بهمن ۱۷, چهارشنبه

رادین جدید

چهارشنبه 17 بهمن 1386
1- باز بابایمان رفت ماموریت. به همین مناسبت ما صبح ساعت 6 بیدار باش زدیم بلکه قبل از رفتن بابایمان راببینیم (هرچند دیشب در بغل بابایی خوابیدیم) اما گویا دیر بود. باشد که دفعه بعد جبران کنیم. Sleeping
2- ما دلمان برای کلیه دوستانمان تنگ می باشد، امیدواریم همه زودتر خوب بشوند که ما دوستانمان را ببینیم. Big Hug
3-خدا رحمت کند آنکه اینترنت را پایه گذارد، انکه ایده مسنجر را داد و انک وب کم را اختراع کرد . Computer
ساعت 9.5 صبح در خانه
مامان: رادین تلفن زنگ می زنه!!
ما: (بدو گوشی را می قاپیم که کسی...) کیــــــــــــــه؟
مامان: (با صدای آهسته) بفرمایید Love You
ما: بفیماییـــد. Chatty .... بَیـه.... تخم مُیغ خویدم، هورا. بعد بازی تَـردم، الان تیک تاک وقت بازیه...مامان ؟ این مامانه.... اودافظ
مامان: بله بفرمایید Phone Shocker ... سلام اقای رئیس.... بله حتما تا 10 دقیقه دیگه شرکت هستم و خودم رو به جلسه می رسونم... بله همه مدارک اماده هستند... چشم....خداحافظ
ما:Angel 2

این ها برف نیستند ها!!
اگه گفتین چیه؟!!
بله، درسته، مامان جون داره روکشها مبلها رو می شوره، ما هم با پنبه های داخل تشکها... Spaz
این هم آخرین عکس ما (امروز صبح ساعت 9)