تعطیلات خود را چگونه گذرانده اید؟
شنبه 24 آذرماه 1386
ما تعطیلات بسیار خوبی داشتیم جای همه دوستان خالی. روز پنجشنبه دیانا کوچولو با مامان و باباش آمدند خانه ما. کلی نی نی بازی کردیم. جمعه هم نازنین جون اینا آمدند و به ما با نازنین و خاله نیلوفر حسابی خوش گذشت. اگر یک دل سیر بازی می خواهید حتما خاله نیلوفر را دعوت کنید خانه تان. خیلی خوب با ما بازی کرد. بعد هم که ما آنقدر خسته بودیم که با گریه فراوان مهمانهایمان را بدرقه کردیم و خیلی زود هم خوابیدیم. مامان گفته بود قرار است آرش هم بیاید اما ما نفهمیدیم چرا نیامد. امیدواریم هر چه زودتر آرش را هم ببینیم
آن روز که ما رفته بودیم خانه مازیار جون، مامان و خاله سولماز قرار گذاشتند که ما زیاد همدیگر را ببینیم اما هنوز برنامه ای نگذاشته اند. گفتیم این عکسهای خانه مازیار اینا را بگذاریم شاید این مامانهایمان وسوسه بشوند و ما همدیگر را دوباره ببینیم
ما و مازیار در حال لگو بازی
پ.ن: ما نفهمیدیم چرا ما 2 دوست به نامهای نازنین داریم. هر وقت مامان میگه قراره نازنین بیاد ما نمی دانیم کدام دوستمان را قرار است ببینیم
|