Lilypie - Personal pictureLilypie Fifth Birthday tickers

۱۳۸۶ تیر ۲۳, شنبه

ما نقاش ساختمان می شویم

شنبه 23 تیرماه 1386

ما خرجمان زیاد است، البته نمی دانم ما خرجمان زیاد است یا مامان و بابا. چون ما که مدتی است توی ترک هستیم و شیر کم می خوریم، پوشک هم که دو سه ماهی است استفاده نمی کنیم مگر بخواهیم برویم ددر. اسباب بازی هم که خیلی سفارش نمی دهیم مگر اینکه مامان و بابا خودشان دلشان بخواهد چیزی برای ما بخرند. خلاصه اینکه ما نمی دانیم خرجمان چرا بالاست... آهان یادم آمد ما هم پرستار داریم و هم قرار است اگر یک مهد کودک خوب پیدا شود ما برویم مهد کودک. به هر حال ما قرار است کار کنیم و خرج خودمان را در بیاوریم و برای آیند مان هم پس انداز کنیم. در همین راستا یک عدد قلک خریدیم که همه پول خردهای خانه را توش جمع می کنیم . شروع به کار کرده ایم. البته چون فعلا نقاشها در ساختمان ما مشغول هستند از وردستی نقاش ساختمان شروع کرده ایم. در زمینه جارو و گردگیری هم ما متخصص شده ایم چون هر هفته با آقا رضا کل خانه را برای مامان تمیز می کنیم. برای امضا صورت وضعیت هم موردی بود ما تجربه کافی داریم. بازهم بگم.... تو رو خدا ببینید از یک بچه 20 ماهه چقدر کار می کشند. راستی عمو خواب کوتاه شما کاری چیزی سراغ ندارید

ما و قلکمان و آب نبات چوبی
ما و نقاشی ساختمان
چرا تا حالا هیچکس داربستها را رنگ نزده؟
تا به حال نقاش ساختمانی 20 ماهه دیده بودید؟
بازهم ما و سر بندمان