Lilypie - Personal pictureLilypie Fifth Birthday tickers

۱۳۸۶ تیر ۲, شنبه

ما با تاخیر

شنبه 2 تیر 1386
در راستای تنبلی های مامان خانم ما ذکر همین نکته ما را بس که ایشان نه تنها برای ما پست جدید نمی نویسند، بلکه دفتر خاطرات ما را هم نمی نویسند و الان از او بپرسید ما چندتا کلمه می گوییم یا فلان حرف را کی زدیم هم نمی دانند. خدا مامان ما را هدایت کند. آخرین باری که از ما فیلم گرفتند هم یادمان نیست. یکی نیست بگه مامان خانم ما دیگه کوچولو نمی شویمها!!؟

اما اندراحوالات ما، خیلی خوبیم. دیروز با آرش جون کلی آب بازی کردیم. کلی دست و پا و شکم ورزی شدیم. (به وبلاگ خاله شیدا یا بریم بازی مراجعه کنید). راستی این وبلاگ "بریم بازی" را هم ببینید. خیلی جالب شده. ما هم تصمیم گرفتیم از بازیهایمان در آن بنویسیم اگر مامان خانم همت کند. نمی دانم کی من سواد دار می شوم که خودمان وبلاگمان را بنویسیم و منتظر این مامان خانم گرفتار نباشیم.

راستی ما داریم می رویم اهواز، یکروزه!! می خواهیم پسر عمه هایمان را ببینیم. آخ که چه حالی بکنیم. جای همه دوستان خالی.
ما، محمد حسین و صهبا جون
آقای پارسا نمکی، بی خود کامنت نده که آدرس نمی دم
بفرمایید چیپس و ماست
ما و عمو سلمانی
ما چقدر به این مامان خانم کمک کنیم. خوب مهمان دعوت می کنی با ما هماهنگ کن خانه را زودتر تمیز کنیم دیگه