قرار وبلاگی
ما بالاخره دیروز مازیار و سینا را دیدیم. به ما خیلی خوش گذشت. هر چقدر شیطنت بلد بودیم خانه مازیار اینا انجام دادیم جای اوستا هم خیلی خالی بود. آخه ما سوار سرسره شده بودیم و مازیار و سینا هم توپ بازی می کردند یک تاب آنجا خالی بود. فکر کنم جای اوستا باشد. تازه مامان می گوید خانه ما و مازیار اینا کلی به هم نزدیک است و می توانیم خیلی با هم بازی کنیم.
راستی این بابایمان می گوید: پسر باید بگویی من نه ما. من نمی دانم یعنی چه.؟ چرا نباید بگویم ما. در هر صورت سعی می کنیم که بگوییم من
.
راستی یادمان،... یادم رفت از دوستانم عکس بگیرم!!! فعلا این چندتا عکس را ببینید

|